آیدا کوچولوی ماآیدا کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
داداش امیدمداداش امیدم، تا این لحظه: 26 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

مسافرکوچولو

سونوی رشد /اولین طلا

سلام دیروز من ومامانی رفتیم برای سونوی رشد ساعت ١٢ ظهر از خونه خارج شدیم ووقتی برگشتیم ٩شب بود یعنی دیگه رمقمون صفر مطلق بود ولی خوب خدا رو شکر من خوب رشد کرده بودم و١٤٩٠ گرم شده بودم وامروزم رفتیم پیش خانوم دکتر خودم که خدا روشکر هم از آزمایشها وهم از نتایج سونو راضی بود دیروز طبق معمول خاله مریم که اتفاقا سرمای سختی هم خورده بود پا به پای ما اومد وبعد ازسونو رفتیم بازار و ومامانی واسم یه مریمی خرید آخه من حوالی کریسمس متولد میشم وبه همین مناسبت مامانی دوست داشت برام مریمی بگیره وبابائی هم تا چند روز دیگه زنجیرشو واسم می گیره هفته ی پیش هم ثنا کوچولو آسمونو به مقصد زمین ترک کرد ومن ومامانی رفتیم دیدنش یه دختر مامانی وناز ...
28 مهر 1392

این روزها

سلام من صاحب دومین لباسم شدم یه ست 5 تکه ی نوزادی که خانوم دائی فاطمه واسم هدیه گرفته وصاحب اولین لیوانم هم شدم یه روز که مامانی  رفته بود واسه داداشی لیوان بگیره یادش اومده بود که دیگه دوتا بچه داره واسه همین دو تا گرفته بود اونی که دایناسور داره واسه داداشی اونی که برفیه واسه من که قراره دختر زمستون باشم وامایه روز که مامانی وبابائی رفته بودند یه مغازه وسایل نی نی واسه دیدن وسایل این پتو رو واسم خریدن واون بسته ی گیره های روشم داداشی واسم خریده این اولین پتو واولین گیره های منه دیگه اینکه 25 شهریور آزمایش غربالگری دیابت دادیم که خدا روشکر هیچ مشکلی وجود نداشت ومامانی 15 مهر ماه باید سری دوم آزمایش های خودش رو بده ...
3 مهر 1392
1